RSS
  • صفحه ی نخست
  • ایمیل مدیر
  • تماس با ما
  • انجمن
  • پروفایل
  • عناوین مطالب
  • آرشیو
  • ثبت نام
  • ورود به سایت
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
درباره وب سايت
سلام به وبلاگ قبرستان عشق خوش امدید بچه هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا نظرررررررررررررررررررررررررر یادتوننننننننننننننننننننننننن نرههههههههههههههههههههه
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لينك دوستان
زمزمه های تنهائی
s
عشق تنهایی
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی
ارسال لینک
نویسندگان
..... []
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 13
بازدید کل : 27526
تعداد مطالب : 3
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1

بهترین کدهای جاوا و قالب رایگان

رفتی ومرا
نوشته شده توسط : .....

 

رفتی و مرا با دلتنگی هایم تنهاگذاشتی !
 
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو که دستهایت سایهبانی بود بر بی کسی های من ...
تو که گمان می کردم از تبار آسمانی و دلتنگیهایم را در می یابی ...
 
تو که گمان می کردم ساده ای و سادگی ام را باور داری ...
و افسوس که حتی نمی خواستی هم قسم باشی ...
افسوس رفتی ... ساده ، سادهمثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، درباورت خانه داشتم !
کاش می فهمیدی صداقتی را که در حرفم بود و در نگاهت نبود ...
کاش می فهمیدی بی تو صدا تاب نمی آورد ...
رفتی و گریه هایم را ندیدی ... و حتی نفهمیدی من تنها کسی بودم که ...........
قصه به پایان رسید و من هنوزدر این خیالم که چرا به تو دل بستم و چرا تو به این سادگی از من دل بریدی ؟!!
ترانه هایی که گرچه در نبود تو نوشته شد اما فقط و فقط مال تو بود که سادگیامرا باورنکردی! 
گناهت را میبخشم ! می بخشمت که از من دل بریدی و حتی ندیدی که بی تو چه بر سراینترانههامی آید !
ندیدی اشک هایی را که قطره قطره اشقصه ی من بود و بغضی که از هرچه بود از شادینبود !
 بغضی که بهدست تو شکست و چشمانی که از رفتن تو غرق اشک شد و تو حتی به ایناشکها اعتنا نکردی !
اعتنا نکردی به حرمتترانه هایی که تنها سهم من از چشمانت بود !
به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لایدفتر ترانه هایم خشک شد !
 به حرمتقدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم !
تو حتی به التماس هایم هم اعتنا
نکردی !
 قصه بهپایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد !
قصه به پایان رسید و من هنوز بیعشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !
خدانگهدار ... خدانگهدار


:: بازدید از این مطلب : 973
|
امتیاز مطلب : 308
|
تعداد امتیازدهندگان : 76
|
مجموع امتیاز : 76
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
تزریق خون
نوشته شده توسط : .....

سالها پیش که من به عنوان داوطلب در بیمارستان کار می کردم، دختری به بیماری عجیب و سختی دچار شده بود و تنها شانس زنده ماندنش انتقال کمی از خون خانواده اش به او بود.

او فقط یک برادر 5 ساله داشت. دکتر بیمارستان با برادر کوچک دختر صحبت کرد.

پسرک از دکتر پرسید: آیا در این صورت خواهرم زنده خواهد ماند؟

دکتر جواب داد: بله و پسرک قبول کرد.

او را کنار تخت خواهرش خواباندیم و لوله های تزریق را به بدنش وصل کردیم، پسرک به خواهرش نگاه کرد و لبخندی زد و در حالی که خون از بدنش خارج می شد، به دکتر گفت: آیا من به بهشت می روم؟!

پسرک فکر می کرد که قرار است تمام خونش را به خواهرش بدهند!
 

 

نشاني از عشق

 

بلندگوی بیمارستان بدون لحظه ای توقف اسم مرا صدا می کرد تا به بخش کودکان تازه متولد شده بروم یکی از فرشته های
کوچک دچار مشکل شده و نارس به دنیا آمده بود .
دراتاق بخش ، مادر و پدر فرشته کوچک آسمانی هیجان زده نشسته بودند ، هر دو بعد از پایان نه ماه انتظار و تولد اولین بچه خود ، خوشحال به نظر می رسیدند ، دوران بارداری مادر بدون هیچ مشکل و مساله حادی سپری شده بود اما وقتی نوزاد به دنیا آمده بود بلافاصله پرسنل پزشکی متوجه شدند مشکل بزرگ وقابل توجهی وجود دارد .
به زبان ساده تر بخشی از مغز وجود نداشت و جمجمه نیز بسیار ناقص بود . معمولا چنین نوزادانی در همان چند ساعت نخست تولد میمیرند و یا عمر بسیار کوتاهی دارند و اغلب دچار سایر علایم و نارسایی های مهم دیگر نیز هستند .
 



:: بازدید از این مطلب : 999
|
امتیاز مطلب : 363
|
تعداد امتیازدهندگان : 93
|
مجموع امتیاز : 93
تاریخ انتشار : 1 آبان 1389 | نظرات ()
  • ادامه مطلب ...
خزان عشق
نوشته شده توسط : .....

جهان خدای بزرگ بهار  و  خزان دارد ، گل های گلستان  و  بلبلان

                   گریخته از جفای گلان، بهار و خزان دارند ، دل من هم که زمانی از آتش

                   عشق او گرم و شادان و شاداب و بهارش او را سر مست مینمود بخزان

                   میرود سردی جهان کاینات در گرمی دل من اثر ندارد این سردی بینهایت

                   دل او است که آتش خاموش نشدنی مرا بخاکستر تبدیل میکند!

                           



:: بازدید از این مطلب : 1046
|
امتیاز مطلب : 493
|
تعداد امتیازدهندگان : 203
|
مجموع امتیاز : 203
تاریخ انتشار : 27 شهريور 1389 | نظرات ()
  • ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
ارديبهشت 1390
آبان 1389
شهريور 1389
آخرین مطالب
رفتی ومرا
تزریق خون
خزان عشق
پیوند های روزانه
کیت اگزوز ریموت دار برقی [ ]
ارسال هوایی بار از چین [ ]
خرید از علی اکسپرس [ ]
ریحون مگ [ ]
مجله خبری کسب و کار برتر [ ]
تیزر تبلیغاتی رایگان [ ]

لیست تمام پیوند ها
مطالب تصادفی
خزان عشق
مطالب پربازدید
خزان عشق [ 1046 ]
تزریق خون [ 999 ]
رفتی ومرا [ 973 ]
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

 مدیرولاگ شقایق های سرخ  
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قبرستان عشق و آدرس loxblog70.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






پشتیبانی

RSS

Powered By
LoxBlog.Com
  • صفحه ی نخست
  • ایمیل مدیر
  • تماس با ما
  • انجمن
  • پروفایل
  • عناوین مطالب
  • آرشیو
  • ثبت نام
  • ورود به سایت
متن دلخواه شما
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به قبرستان عشق مي باشد .
كد نويسي و گرافيك قالب توسط : تم ديزاينر